English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disruptive U درهم گسیخته
disruptive U نفاق افکن
disruptive voltage U ولتاژ شکننده
disruptive voltage U ولتاژ جرقه زنی
disruptive strength U استحکام انقطاع
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern U بطور نمونه ساختن
pattern U نقشه شکل
pattern U الگوقالب
pattern U ردیف بندی
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
to pattern out U نمونه شدن برای
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern U نقش ونگار
pattern U انگاره نقش
pattern U سرمشق
pattern U طرح ساختن
pattern U نقشه ساختن
pattern U تقلیدکردن
pattern U خصوصیات فردی
pattern U همتا بودن
pattern U بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern U خصوصیات
pattern U انگاره
pattern U طرح
pattern U نقش
pattern U الگو صفات فردی
pattern U بعنوان الگو بکاربردن
pattern U الگو
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern U نمونه
pattern U شیوه
pattern lady U بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern plate U صفحه مدل
movement pattern U انگاره حرکتی
pattern offense U موضعگیری در برابر حریف
pattern of development U الگوی توسعه
pattern making U مدل سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern maker U طرح ساز
pass pattern U مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
pattern maker U قالب ساز
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
pattern generator U مولد تعمیر کار
pattern laying U مین گذاری مدل دار
pattern bombing U بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pattern recognitation U تشخیص الگو
key pattern U زنجیره یونانی
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
Herati pattern U طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
diaper pattern U طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
cane pattern U طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
punch and pattern U سوراخوحککردن
test pattern U طرح ازمایشی
target pattern U شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target pattern U شکل قرار گرفتن هدف
stimulus pattern U طرح محرک
radiation pattern U الگوی تابش
pattern shop U کارگاه مدل سازی
pattern recognition U الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition U تشخیص الگو
pattern recognition U الگو شناسی
key pattern U زبانه یونانی
movement pattern U الگوی حرکتی
antenna pattern U انتشار انتن
dispersion pattern U مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion pattern U شکل پراکندگی
demand pattern U الگوی تقاضا
deflection pattern U مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection pattern U مستطیل انحراف
crosshatch pattern U طرح شطرنجی
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
bravo, pattern U شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
bit pattern U الگوی بیتی
bit pattern U الگوی ذرهای
activation pattern U طرح برانگیختگی
attack pattern U ارایش تک
attack pattern U الگوی تک
antenna pattern U طرح انتشارامواج انتن
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
fallout pattern U نمونه ریزش اتمی
fallout pattern U شکل ریزش
factor pattern U طرح عاملی
energy pattern U الگوی انرژی
energy pattern U نقشه انرژی
herringbone pattern U طرح جناغی
effective pattern U منطقه اثر موثر
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
effective pattern U منطقه اصابت موثر
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
drilling pattern U طرح مته کاری
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
weaving pattern lever U اهرم مجموعهموجدار
pattern perception test U ازمون ادراک طرحها
fundamental motor pattern U انگاره بنیادی حرکت
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
admiralty pattern anchor U لنگر میله دار
weaving pattern brush U مجموعهبرسموجدار
fundamental motor pattern U الگوی بنیادی حرکت
battery groung pattern U طرح گسترش توپهای اتشبار
developmental motor pattern U الگوی حرکت تکوینی
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
spot pattern test U ازمون طرح نقطه ها
battery groung pattern U وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
pattern start key U کلیدشروعبافت
stitch pattern memory U حافظهبافتودوخت
operational pattern of marks by night U نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com